افرادی که نوعی اختلال را در استقلال یا شکل گیری هویت خود، تجربه می کنند ممکن است یک یا چند طرحواره از این چهار طرحواره را داشته باشند.وابستگی/بی کفایتی، آسیب پذیری در برابر خطرات احتمالی، درگیر شدن/خویشتن تحول نیافته و شکست.
همه ما ممکن است گاهی چنان احساس نزدیکی به شخص دیگری داشته باشیم که برخی از ویژگی های شخصیتیمان با هویت آن فرد ادغام شود و به عبارتی غرق او شویم. اگر به این طرحواره دچار شده باشید، ممکن است درگیری عاطفی بیش از حدی را با نزدیکان خود، تجربه کنید. این طرحواره، غالبا با احساس کمرنگ بودن هویت اصلی، احساس سرگردانی یا از دست دادن احساسات خود شخص در ارتباط است. گاهی اوقات، این درگیری آنقدر قوی است که افراد ممکن است احساس کنند بدون حضور دائمی طرف مقابل نمی توانند زنده بمانند.
خویشتن تحول نیافته چه اثراتی روی زندگی شما دارد؟
هنگامی که این طرحواره فعال می شود، به طور مشهودی ممکن است باعث وابستگی شدید، ترس از طرد شدن یا احساسات شدیدی شود که منعکس کننده احساسات فرد نزدیک ما هستند(همان فردی که به او وابسته ایم.). این احساسات ممکن است تصمیم گیری های ما را جوری تحت تاثیر قرار دهد که در نهایت به ضرر خودمان تصمیم بگیریم. نیاز واقعی پشت این طرحواره درک و شکل دادن به هویت خود و داشتن اجازه مالکیت بر احساسات و فضای شخصی ماست.
اگر شما طرحواره درهم تنیدگی یا همان خویشتن تحول نیافته را داشته باشید، کاملاً درگیر زندگی شخص دیگری میشوید، تا جایی که تشخیص مرزهای این دو زندگی، برای شما سخت است.
این شخص معمولاً یکی از والدین است، اما می تواند یک شخصیت والد مانند شریک زندگی، خواهر یا برادر یا بهترین دوست شما هم باشد. در این حالت، تمرکز شما منحصراً روی نیازها و احساسات طرف مقابل و به ضرر خودتان خواهد بود. گاهی اوقات این احساس نزدیکی شدید است، اما برای برخی از افراد ممکن است به احساس خفگی هم شبیه شود، به خصوص اگر طرف مقابل، یکی از والدین شما باشد.
شما بسیار تحت تأثیر احساسات طرف مقابل قرار خواهید گرفت – وقتی آنها افسرده هستند، شما هم دچار افسردگی می شوید. وقتی آنها خوشحال هستند، شما هم خوشحال هستید. موفقیت های آنها مثل موفقیت های خودتان شما را خوشحال میکند. وقتی هم که شکست میخورند، انگار خودتان شکست خورده اید.
مشکل اینجاست که وضعیت عاطفی و احساس خوب بودن شما، کاملا به احساس دیگران بستگی دارد و این وضعیت، وضعیت خطرناکی است. در این حالت، شما هیچ حس کنترلی بر احساسات خود ندارید، هیچوقت احساس ثبات ندارید و همیشه احساس میکنید که زندگی شما متعلق به خودتان نیست. شما برای زندگی خود حس خط مشی یا هدفی ندارید و از سیاستها و هدف شخصی که با او درگیر هستید پیروی می کنید.
از آنجایی که شما به نیازهای خود توجه نمی کنید – ممکن است در نهایت احساس پوچی و برآورده نشدن نیازهایتان را داشته باشید.
میتوان گفت خویشتن تحول نیافته، از دو قسمت تشکیل می شود:1-درهم تنیدگی و وابستگی 2- هویت رشد نیافته خود فرد
درهم تنیدگی و وابستگی، همان قسمتی است که وابستگی بیمار به فرد مقابل را نشان میدهد. اینکه فرد نتواند احساسات و هویت خود را تشخیص دهد، نمونه ای از این درهم تنیدگی است.
هویت رشد نیافته نیز، آن قسمتی از تله است که فرد، در مورد شخصیت و احساسات خود، سردرگم است و نمیتواند علایق و سلایق خود را تشخیص دهد. افرادی که دچار هویت رشد نیافته هستند، نمیتوانند هدف و جهت زندگی خود را تشخیص دهند.
لازم به ذکر است که همه افرادی که دچار این تله هستند، هر دو قسمت را ندارند.
ریشه ها و دلایل تله خویشتن تحول نیافته
این طرحواره اغلب در مراجعانی دیده میشود که والدین خودشیفته یا سلطه گری داشته اند. این افراد در کودکی، دائما تحت کنترل والدین بوده اند و وقتی هم که رشد کرده و بزرگ شده اند، والدینشان، به آنها اجازه نداده اند احساسات و نیازهای خود را بیان کنند. این کودکان در برابر نیازهای والدین خود احساس مسئولیت می کنند و اگر والدینشان به هر دلیلی، در رنج و عذاب باشند، احساس گناه یا خودخواهی می کنند. تلاش برای جدا شدن از والدین، برای این افراد، باعث احساس گناه و شرم شدید می شود.
خویشتن توسعه نیافته، چه نشانه هایی دارد؟
اگر احتمال میدهید که در دام این تله، گرفتار شده اید، پاسخ به سوالات زیر، میتواند به شما کمک کند.
- برای شما سخت است که جزئیاتی از شخص مقابل را بدون اینکه احساس گناه کنید، در قلب خود نگه دارید؟
- حتی برای کوچکترین تصمیمات خود هم به طرف مقابل و جلب رضایت او نیاز دارید؟
- گاهی فکر می کنید که واقعاً چه کسی هستید؟
- آیا برای شما سخت است که هویت خود را جدا از افراد دیگر توصیف کنید؟
- آیا خود را بیش از حد با افراد نزدیک به خود درگیر می کنید، به طوری که احساسات آنها عمیقا روی شما اثرگذار است؟
- آیا گاهی اوقات متوجه می شوید که خود را گم کرده اید؟
- آیا متوجه می شوید که خواسته ها و نیازهای خود را با افراد نزدیک خود وفق می دهید و با عوض شدن آنها، نیازهای شما هم تغییر میکنند؟
- آیا گاهی اوقات احساس می کنید که طرف مقابلتان، اغلب فعالییتهای خود را از طریق شما انجام میدهد و شما زندگی خود را ندارید؟
تست خویشتن تحول نیافته
اگر 5 مورد یا بیش از 5 مورد از این نشانه ها را دارید، به طرحواره خویشتن تحول نیافته دچار هستید.
- حفظ مرزها با پدر و مادرم برایم سخت است.
- پدر و مادرم بیش از حد درگیر زندگی من هستند.
- من اغلب تحت تأثیر وضعیت عاطفی والدین یا شریک زندگی ام قرار می گیرم.
- اگر والدین یا شریک زندگی من ناراضی باشند، من هم ناراضی هستم.
- اگر نیازهایم با والدین یا شریک زندگیام در تضاد باشد، برآوردن آنها دشوار است.
- گاهی اوقات احساس می کنم زندگی من متعلق به خودم نیست.
- من آنقدر به والدین یا شریک زندگی ام نزدیک هستم که به سختی هویت خودم را تشخیص میدهم.
- احساس می کنم موظفم تمام جزئیات زندگی ام را به پدر و مادرم بگویم.
- در حفظ احساس خودم در روابط صمیمانه مشکل دارم.
- اغلب وقتی در کنار پدر و مادرم هستم احساس خفگی می کنم.
لطفاً توجه داشته باشید که طرحواره خود درهم آمیخته/ توسعه نیافته به از دست دادن هویت شخصی مربوط می شود، نه ارتباط همدلانه با افراد نزدیک شما. اگر فکر می کنید طرحواره خود درهم تنیده/ توسعه نیافته در مورد شما صدق می کند، شروع به مشاهده نحوه تجلی آن در زندگی روزمره خود کنید. شناخت خودتان و موقعیتهایی که باعث فعال شدن این طرحواره میشوند، کلید حل مشکلات مربوط یه این تله است.
5 روش درمان طرحواره خویشتن تحول نیافته
- وقتی در تماس با یکی از والدین یا اعضای خانواده احساس گناه یا احساس سنگینی میکنید، به احتمال زیاد حالت تدافعی یا مشاجره دارید. به خود یادآوری کنید که شما مسئول مرزهای خود هستید، اختیار زندگی خود را دارید و هیچ کس نمی تواند شما را مجبور به انجام یا گفتن کاری کند که علاقه ای به آن ندارید.
- میتوانید با محبت، صبر و مهربانی مرزهای سالمی را ترسیم کنید، آن هم در حالی که همچنان محکم هستید: «مادر، میدانی که من عاشق صحبت کردن با تو هستم، اما من قبلا هم گفتهام که نمیخواهم در مورد جزئیات این موضوع صحبت کنم و راحت نیستم. می توانیم در مورد چیز دیگری صحبت کنیم؟ من نیاز دارم که شما به مرزها و خواسته های من احترام بگذارید.
- شما اختیار زندگی خود را دارید شما یک بزرگسال هستید و می توانید با روابط خانوداگی که شما را با این تله درگیر کرده اند، مانند هر رابطه خانوادگی دیگری که دارید رفتار کنید.
- ممکن است وقتی در تلاش هستید که مرزهای خود را با دیگران مشخص کنید، آنها ناراحت شوند؛ ولی فراموش نکنید که حق باشماست و آنها موظفند که به خواسته ها و نیازهای شما توجه کنند. آنها معمولا با این خواسته شما مخالفت میکنند چون روند قبلی شما برای آنها بهتر است و میخواهند آن را حفظ کنند.
- طرحواره درهم تنیدگی می تواند با تفاوت های فرهنگی و تفاوت در مذهب و سنت های دیگر، از جمله در مورد انتظارات نقشی که بین نسل ها در خانواده های مهاجر اتفاق می افتد، پیچیده تر شود.
- داشتن مرزهای درست و مناسب می تواند چالش برانگیز باشد، اما مطمئن باشید چالشی بدتر از تلاش برای زندگی با بار طرحواره درهم تنیدگی نیست. وقتی روند بهبود خود را شروع کنید، مزایای داشتن مرزهای خوب را در زندگی خصوصی خود احساس خواهید کرد.
حرف آخر زیما
زندگی بدون وابستگی به دیگران شیرینتر از چیزی است که فکر میکنید. طرحواره خویشتن تحول نیافته، میتواند این شیرینی را از شما بگیرد و شما را از لذت انتخاب کردن و تصمیم گیری های مستقل، محروم کند. برای درمان این تله، میتوانید به روانشاسان زیما مراجعه کنید. علاوه بر این، به شما پیشنهاد میشود سایر مطالب مربوط به طرحواره درمانی را نیز مطالعه کنید.
منابع
https://schematherapysociety.org/Day-3-Enmeshment-and-the-Undeveloped-Self
https://www.mind-balance.org/post/enmeshment-undeveloped-self-schema
0 Comments