خوندن این مطلب در حدود 8 دقیقه از زمان شمارو میگیره.
تا حالا تو رابطه احساسی با تمام محبت و تلاشی که کردین شکست خوردین و احساساتتون آسیب دیدن؟ تجربه ی ناموفقی از محیط های کاری آسیب زا داشتینو عقیده دارین هرچی سنگ مای پای لنگ شماست؟ برای شروع یک رابطه یا یک شغل یا دروه ی آموزشی یا هر موضوع دیگری در زندگی خودتون به دنبال شرایط ایده آل و کامل هستین و اگر شرایط فراهم نباشه هیچ قدمی برای شروع برنمی دارین؟ تمام زندگیتون مثل یک دومینو که الگوی مخربی داره بارها و بارها ّتکرار شدن ؟ یا به قول دوستی مثل سیگار نصفه افتادین در دنیایی که پمپ بنزینه و همیشه شرایط بد پیش می ره؟؟
نمیدونم این روزها اسم تله های زندگی ، طرحواره درمانی یانگ به گوشتون خورده یا نه . تا حالا فکر کردین چرا بعضی رفتار های آسیب زننده در زندگی تکرار میکنین که مانع بزرگی در پیشرفت روابط و شخصیت شماست و باز هم انجام میدین؟ اگه بعضی وقتها حس کردین که به اندازه کافی خوب دوست داشتنی نیستین یا به عبارتی دیگه احساس طرد شدگی ، شکست و ترس از دست دادن رو به رو شدین و یا بیش از حد خواسته های خودتونو در مقابل خواستهای دیگران نادیده میگیرین همرو میخواین راضی نگه دارین؟ اگه دنبال پاسخ به این سوالها هستین که چرا این تجربه های رو داشتین و اگر با من موافق هستین که میتونیم از این تله ها وطرحواره ها رها بشیم لطفا ادامه مطلب رو با دقت مطالعه کنین.
همه ما ادمها در تلاش برای ایجاد ارتباط و تفاهیم با دیگران هستیم . ما نیاز داریم رشد کنیم دیده بشیم و شناخته بشیم، و همزمان داریم تلاش می کنیم با بخش هایی از وجودمون که یخ زده، در تله افتاده یا رنج می بره کنار بیایم .
هر چی این تلاشها با بی توجهی غفلت، آسیب یا از دست دادن خنثی بشه ، رنج و درد ما عمیقتر و دردناکتر میشن. همه ما نیاز اساسی به رشد، درمان و تبدیل شدن به بهترین “خودمونو ” داریم. علم اعصاب به ما یاد میده که همه ی ما ظرفیت درونی برای رشد و شفا داریم. یک رابطه مثبت، پاسخگو و ایمن هورمونهایی رو تولید میکنن که تنظیم احساسات، استرس و تکانه های عصبی را بهبود میدن.
طرحواره ها یا «باورهای منفی زندگی» می تونن باعثه عزت نفس پایین، عدم ارتباط با دیگران، ناتوانی در بیان احساسات و عواطف و نگرانی بیش از حد در مورد مسائل مهم زندگی بشن. این باورها میتونن باعث گرایش و تمایل به ایجاد رابطه های نامناسب و موقعیتهای شغلی نامتناسب با توانایی های ما بشن.
طرحواره ها چطور شکل میگیرن؟
طرحواره ها بر اساس اطلاعاتی که تجربیات زندگی به ما میدن ایجاد میشن که از اولین سالهای عمرمون شکل گرفتن و با اونها بزرگ شدیم. این تلهها اون قدر در وجود ما نهادینه شدن که هرگز اونها رو زیر سؤال نمیبریم و حتی بیشتر وقتها از وجود اونها کاملاً بیخبریم . مغز ما طرحوارهها رو به عنوان یک راه میانبر میشناسه و از اونها استفاده میکنه تا درآینده تو موقعیتهای مشابه اونها رو به کار بگیره.
ما با طرحواره ها چطور برخورد میکنیم؟
ما با طرحواره ها به سه صورت تسلیم در برابر طرحواره، اجتناب یا فرار از طرحواره و حمله به طرحواره که در رفتارمون نشون میدیم با تله ها برخورد میکنیم . این مکانیسم های مقابله ای در طرحواره درمانی به عنوان حالت های طرحواره شناخته می شن. حالت های طرحواره حالت های هیجانی لحظه به لحظه و پاسخ های مقابله ای هستن که همه ما تجربه می کنیم. اکثر وقتها حالتهای مقابلهای ما تو موقعیت هایی ایجاد میشن که که نسبت به اونها بیش از حد حساسیم . خیلی از این حالتها مارو به واکنش بیش از حد نسبت به اون موقعیت یا رفتار هدایت میکنه که در نهایت به خودمون یا دیگران آسیب میرسونیم. بزارید اینو با یک مثال روشن کنیم:
تصور کنید کسی در کودکی از نظر تحصیلی با بچه های همسن خودش مقایسه میشده و بچه های دیگرو تو سرش میزدن این مقایسه ها طرحواره نقص و شرم رو در اون ایجاد کردن حالا این فرد تو بزرگسالی در موقعیت مشابه و در برخورد با کسی که تحصیلات بالاتری از اون داره چه واکنشی نشون میده؟ اون ناخواسته و ناخوداگاه خودش رو با اون فرد مقایسه میکنه و از درون احساس بی ارزشی میکنه
اگر تسلیم طرحواره باشه ، میپذیره که از اون فرد بی ارزشتره و احساس سرخوردگی میکنه.
یا در حال فرار یا اجتناب از طرحواره باشه درمورد تحصیلات اصلا صحبت نمیکنه یا از اون محیطی که راجع به تحصیلات صحبت میشه فرار میکنه، یا ارتباطش رو با کسی که تحصیلات بالاتری داره قطع میکنه .
اگر حمله به طرحواره در اون فعال باشه شروع به تعریف کردن افراطی از خودش میکنه یا شروع به تخریب تحصیلات و افراد تحصیل کرده به روشهای مختلف میکنه.
اهداف طرحواره درمانی
طرحواره درمانی برای رفع نیازهای برآورده نشده و کمک به مراجعین برای شکستن این الگوی تفکر، احساس و رفتار، که سرسخت هم هستن، طراحی شده و جایگزین های سالم تری به اونها پیشنهاد میکنه.
درمان طرحواره محور نتایج قابل توجهی برای کمک به افراد برای تغییر الگوهایی که برای مدت طولانی با اونها زندگی کردن نشون داده ، حتی زمانی که روش ها و تلاش های دیگه که قبلاً امتحان کردن ناموفق بوده.
روند درمان چگونه است؟
از مراجع خواسته میشه در ارزیابی که تشخیص میده کدوم طرحواره ها و سبک مقابله مشکل زا روی اون تاثییر داره شرکت کنه تا ریشه مشکلات اون رو پیدا کنند و بتونه تغییرات دایمی در خودش ایجاد کنه روان درمانگر با تمرین های ساختاریافته به مراجعش کمک میکنه که چطور و به صورت دایمی با باور های منفیه خودش مقابله کنه در هر جلسه درمانگر و بیمار بررسی میکنن چه زمانی این الگو های ناسالم تکرار میشن و درمانگر یک راه حل کوچیک برای نیاز های براورده نشده در دوران کودکی بیمار پیشنهاد میکنه.
این طرحواره ها یا الگوها همون افکار و احساسات منفیو به درد نخوری هستن که در دوران کودکی و در نتیجه ی نیاز به ارتباط، استقلال، بازی و خودانگیختگی، محدودیتها و احساس ناکافی بودن ها ایجاد میشن. الگوهای منفی در طول زندگی فرد تکرار میشن و مثل یک مانع برای رسیدن به اهداف و برآورده شدن نیازهای فرد عمل میکنن.
نمونههایی از این باورهای طرحواره ای جملاتی مثل : «من دوستداشتنی نیستم»، «من یک شکست خوردهام»، «مردم به من اهمیت نمیدن»، «من مهم نیستم»، « قرار یک اتفاق بد بیفته »، « مردم منو ترک میکنن »، « هرگز نیازهای من برآورده نمیشن»، «من به اندازه کافی خوب نیستم» و …
معرفی کلی طرحواره ها
محرومیت عاطفی: باور و انتظاری اینکه نیازهای اولیه شما هرگز برآورده نخواهد شد. این حس که هیچ کس نمی تواند شما را پرورش دهد، شما هیچ کسی را برای مراقبت، راهنمایی، محافظت یا همدردی ندارید.
رها شدن: باور و انتظار اینکه دیگران ترکم می کنند، دیگران غیرقابل اعتماد هستند، روابط من شکننده هستند، از دست دادن اجتناب ناپذیر است و در نهایت تنها میمانم.
بی اعتمادی/ سوءاستفاده: این باور که دیگران از من سوء استفاده می کنند، خرابکای می کنند، خودخواه هستند یا به دنبال صدمه زدن یا استفاده از من هستند و نباید به آنها اعتماد کنم.
نقص: این باور که شما معیوب، آسیب دیده هستید یا دوست داشتنی نیستید و بنابراین طرد خواهید شد.
انزوای اجتماعی: احساس فراگیر تنهایی، همراه با احساس بیگانگی.
آسیب پذیری: این احساس که دنیا مکانی خطرناک است، فاجعه می تواند در هر زمانی اتفاق بیفتد و شما تحت تاثیر چالش های پیش رو قرار خواهید گرفت.
وابستگی/بی کفایتی: این باور که شما قادر به تصمیم گیری برای خودتون نیستید، قضاوت و نظر شما قابل اعتماد نیست و باید به دیگران تکیه کنید تا به شما در انجام مسئولیت های روزانه کمک کنند.
درهم تنیدگی/خود توسعه نیافته: این احساس که شما هویت یا «خود منفرد» جدا از یک یا چند فرد مهم دیگر ندارید.
شکست: انتظار شکست شما یا اعتقاد به اینکه نمی توانید به اندازه کافی خوب عمل کنید.
اطاعت : این باور که باید تسلیم کنترل دیگران بشید در غیر این صورت تنبیه یا طرد خواهید شد.
از خود گذشتگی: اعتقاد به اینکه باید داوطلبانه نیازهای خود را به خاطر دیگران رها کنید، و این حس معمولاً از حد طبیعی بیشتر است.
جستجوی – تایید / جستجوی-تشخیص: این حس که تایید، توجه و به رسمیت شناختن مهمتر از ابراز واقعی خود و صادق بودن با خود است.
بازداری عاطفی: این باور که باید بیان خود را کنترل کنید وگرنه دیگران شما را طرد یااز شما انتقاد خواهند کرد.
منفی نگری/ بدبینی: باور فراگیر مبنی بر اینکه جنبه های منفی زندگی بیشتر از جنبه های مثبت است، همراه با انتظارات منفی برای آینده.
استانداردهای بی امان: این باور که باید بهترین باشید، همیشه برای کمال تلاش کنید یا اینکه باید از اشتباهات پیشگیری کنید.
تنبیه: اعتقاد به این که افراد باید به دلیل اشتباهات یا کاستی های خود به شدت تنبیه شوند.
استحقاق/ بزرگواری: این احساس که شما از دیگران خاص یا مهمتر هستید و مجبور نیستید مانند سایر افراد از قوانین پیروی کنید، حتی اگر تأثیر منفی بر دیگران داشته باشد. یا به صورت اغراق آمیز به برتری برای داشتن قدرت یا کنترل ظاهر شود.
خودکنترلی ناکافی/خود انضباطی: این حس که نمی توانید به اهداف خود برسید، به خصوص دارای جنبه های خسته کننده،یا تکراری باشد. همچنین، شما نمی توانید در برابر انگیزه هایی که باعث نتایج منفی می شود مقاومت کنید.
حرف آخر
قبل از انتخاب درمانگر، میتونید با کمی مطالعه وتحقیق درباره ی مهارت ها وصلاحیت های او مطمین شوید پیدا کردن طرحواره درمانگر ، سختتر از سایر انواع درمانگران است. به دنبال طرحواره درمانگری بروید که CBT هم انجام میدهد طرحواره درمانی تا حد زیادی برگرفته از رویکرد CBT است ، پس درمانگران CBT در حوزه طرحواره درمانی و اصول اصلی آن تجربه دارند. طرحوار درمانگر گروه روانشناسی زیما که در روشهای درمانی از روشها و شپروتکل های طرحواره درمانی استفاده میکنند و میتوانید الگوی وجودی خودتان را بهتر درک کنید و درک خود را در تمامی امور گسترش بدید. اگر احساس میکنید خودتان،کودکتان یا اطرافیانتان با این طرحواره ها زندگی میکنید، سعی کنید آنها را آگاه کنید و از آنها بخواهید تا در جلسات طرحواره درمانی شرکت کنند.
0 Comments